آثار امیرحسین صفدرزاده حقیقی

image

قالی نور
توصیف
قالی نور توسط امیرحسین حقیقی طراحی شده است. طراحی و اجرای این فرش نفیس در بین سالهای 1397 تا1399 صورت پذیرفت و بافندگان فرش خانم ها انیس کریمی و فرنگیس نظریان از بافندگان به نام اصفهان می باشند. قالی نور در ابعاد 170در 230 سانتی متر در زمینه ای سورمه ای بافته شده است. لچک‌های این فرش، با اسلیمی‌های طلایی، گل‌های شاه عباسی یا گلجام، دهان اژدری و سایر عناصر یادآور نقشه های اصیل فرش اصفهان، نقش مایه‌های دوره صفوی و هنر تذهیب می‌باشند. در مرکز قالی به جای نقش ترنج چلچراغی نقره‌ای با شش شاخه خودنمایی می کند و اطراف لچک‌های چهارگانه با اسلیمی های نقره‌ای احاطه گشته است. در حاشیه بیرونی فرش، چهارضلعی های لوزی شکل که تلالو نور را نیز منعکس می کنند، یادآور آیینه کاری های دوران قاجار می باشند. در قسمت میانی هر ضلع مستطیل، قاب‌های دولایه بیضی شکل با دو گل به سبک گل‌های رز قاجاری به رنگ صورتی مشاهده می شود که حاشیه یکی از گل های رز در هر چهار قاب با رنگ قرمز رنگ آمیزی شده است. اطراف حاشیه داخلی قاب که با دایره هایی مروارید گون احاطه گشته است، یادآور هنر عصرساسانی می باشد.  
بحث و تحلیل
لچک ها در قالی نور با نقشه ای سنتی و اصیل یادآور اوج دوره هنری ایران در زمینه فرش یعنی دوره صفویه می باشد. روزگاری که صنعت فرشبافی در اوج بود و کارگاه های فرشبافی در ایران بالاخص در پایتخت عصر صفوی یعنی اصفهان و روستاها و شهرهای اطراف پایتخت به صورت حرفه ای فعالیت می کردند و فرش های منحصر به فردی از ایران به اروپا صادر می شد. همان دورانی که موراتوويچ در زمان سلطنت شاه عباس اول صفوی از دربار پادشاه لهستان، سیگموند سوم، به منظور تحکیم روابط تجاری با ایران و خرید قالی ایرانی برای کاخ های این کشور از لهستان راهی ایران شد و کاخ های لهستان را با قالی های منحصر به فرد ایرانی که بنا به نظر تورج ژوله تمامی آن ها بافت اصفهان هستند، مفروش کرد. لچک ها در فرش نور یادآور همان دوران هستند؛ عصری که قالی های اصفهان و کاشان بنا به گفته گارسيا دسيلوا فيگوئروا، سفير اسپانيا در دربار شاه عباس اول، بهترين نوع فرش در سراسر مشرق زمين بودند.
درقالی نور بازآفرینی این دوره ارزشمند هنری (صفویه) در لچک ها قرار گرفتند. هر چه از مرکز فرش بیشتر فاصله می گیریم نور بیشتری می تابد. چنانچه لچک ها با اسلیمی های درخشان و آیینه کاری های حاشیه بیرونی فرش، درخشش نور را به مخاطب القا می نمایند و هنرمند توانسته بسی خلاقانه نوری که در تلالو آیینه کاری ها ملهم از هنر قاجار می تابد را نمایش دهد. زمانیکه از لچک ها فاصله می گیریم و به متن اصلی فرش می رسیم، تنها زمینه ای سورمه ای و به غایت تیره را مشاهده می کنیم. طراح نقشه، امیرحسین حقیقی با طراحی این نقشه قصد داشته تا زوال تدریجی هنری جهان ایرانی در روزگار کنونی را نمایش بدهد. زمانیکه هنر اصیل ایرانی از دوره اوج (لچک های طلایی رنگ با الهام از نقشه فرش صفوی) خود فاصله گرفت و دیگر همچون گذشته نتوانست چندان در عرصه های داخلی و جهانی خوش بدرخشد. در حقیقت زمینه ای تیره و سورمه ای فرش نمایشگر تضعیف تدریجی اندیشه و هنر در جهان ایرانی می باشد. اما هنرمند امیدوار است. امیرحسین صفدرزاده حقیقی به جای ترنج در مرکز قالیچه، چلچراغی شش شاخه به رنگ نقره ای طراحی کرده و با این طرح امید را در دل مخاطب زنده نگاه می دارد. او بر این باور است که فرهنگ جهان ایرانی در آینده ای نه چندان دور از سکون و ضعف عبور می نماید و همچون گذشته در عرصه های مختلف خوش می درخشد و این نگاه را با طرح چلچراغ نقره ای شش شاخه در مرکز قالیچه به مخاطب القا می نماید. هر چند روشنایی در عصر حاضر به محاق رفته، ولی اسباب روشنگری و روشنایی در جهان ایرانی همچنان وجود دارد و طراح فرش آن را با چلچراغی که چندان درخشان و طلایی نیست، نمایش داده است. طراح فرش امیدوار است که جهان ایرانی آرام آرام از بحران عبور نماید و همچون گذشته حضوری فعال در صحنه جهانی داشته باشد.
همانگونه که در بخش توصیف فرش نور ذکر شد، در قسمت میانی هر ضلع مستطیل قاب‌های دولایه بیضی شکل مشاهده می شود. حاشیه داخلی قاب که با دایره هایی مروارید گون احاطه گشته است، یادآور هنر عصرساسانی می باشد. این شیوه ی ترکیب بندی شاخصه منسوجات ساسانی به شمار می رود و این حلقه ی مروارید نشان به مدالیون معروف بود. مدالیون ها از پیوستن دانه های شبیه به مروارید در کنار یکدیگر تشکیل می شدند و گاهی سایر نقوش گیاهی و تزئینی در میان مدالیون ها قرار می گرفتند. امیرحسین حقیقی در حاشیه بیرونی فرش با الهام از مدالیون های مروارید گون دوره ساسانی، گل های رز صورتی با الهام از دوران قاجار را در مرکز قاب های مروارید گون قرار داده است.
امیرحسین حقیقی در قالی نور با نگاهی ژرف و عمیق به هنر دوره ساسانی، صفوی و قاجار مخاطب را و بالاخص مخاطب متولد شده در حوزه فرهنگی جهان ایرانی که سالیان متوالی با جنگ، آشوب و ناآرامی دست و پنجه نرم کرده است، به امید دعوت می نماید.
  نگین السادات طباطبایی
دانش آموخته دکتری باستانشناسی دوران اسلامی، دانشگاه تهران
image

قالی ملک دل
توصیف
فرش “ملک دل” توسط امیرحسین حقیقی طراحی شده است. طراحی و اجرای این فرش نفیس در بین سالهای 1397 تا1399 صورت پذیرفت و بافندگان فرش خانم ها انیس کریمی و فرنگیس نظریان از بافندگان به نام اصفهان می باشند. قالی ملک دل در ابعاد 264در 168 سانتی متر بافته شده است. در مرکز این فرش پیراهنی به سبک جامه های سنتی جهان ایرانی در ابعاد 116 در 113 سانتی متر در زمینه ای سورمه ای بافته شده است و بر روی پیراهن با الهام از مینیاتورهای تیموری و صفوی نقش هایی از مردان و زنان در حالات گوناگون ایستاده و نشسته، بافته شده است. یکی از اهداف خالق اثر این بوده تا با طراحی این فرش طرحی از منسوجات نفیس ایرانی را با ترکیبی از مینیاتورهای تیموری و صفوی در هم بیامیزد و اثری نوین در زمینه تولید فرش خلق نماید. در قسمت فوقانی سمت چپ جامه ایرانی، مردی در نقش پادشاه با لباس قرمز بر تختی به سبک تخت پادشاهان هخامنشی حجاری شده در تخت جمشید نشسته و در روبه روی او، سروی گلدار به سبک درختان مینیاتورهای تیموری و صفوی با حوضی هشت ضلعی در پایین درخت خودنمایی می کند. در پشت سر پادشاه مردی در نقش وزیر پادشاه نشسته بر تخت روبه روی مردی دیگر درحالت ایستاده قرار گرفته و حدفاصل این دو مرد، سروی گلدار قرار گرفته است. در پست سر وزیر، درختی گلدار به حالت نیمه بافته شده است. در بخش میانی سمت چپ جامه، دو درخت گلدار با حوض هایی هشت ضلعی مشاهده می شود و زنی طاووس به دست پشت به یکی از درختان ایستاده. در بخش پایینی لباس دو مرد مقابل یکدیگر ایستاده اند و حد فاصل این دو مرد درخت سروی گلدار قرار گرفته است. یکی از مردان فوق الذکر در دست راستش شاخه گلی در دست دارد و در دست چپش گزری خودنمایی می کند.
در سمت راست تصویر، مردی در نقش پادشاه با لباس زردرنگ بر تختی به سبک تخت پادشاهان هخامنشی حجاری شده در تخت جمشید نشسته و روبه روی او درختی گلدار با حوضی هشت ضلعی در پایین درخت به سبک مینیاتورهای تیموری و صفوی نقش بسته است. در پشت سر پادشاه زنی طاووس به دست مقابل تخت وزیری با جامه قرمز ایستاده و حد فاصل زن و وزیر مجدداً درختی گلدار بافته شده است. در قسمت میانی فرش ملک دل دو درخت سرو گلدار با حوض های هشت ضلعی کنار هم قرار گرفته اند و مردی در حالیکه در یک دستش گلی در دست دارد و در دست دیگر گرز، پشت به درختان ایستاده است. در قیمت پایینی جامه ایرانی زنی طاووس به دست مقابل درختی با برگ های سبز و زرد ایستاده و پایین ترین بخش لباس سه درخت سرو گلدار بافته شده است.
در سمت راست و چپ جامه ایرانی در زمینه ای صورتی، درختان سرو کوچک خودنمایی می کنند و در سمت بالا و پایین جامه، درختان سرو کوچک در زمینه ای نارنجی بافته شده اند. در حاشیه فرش با زمینه مشکی درختان سروکوچک مشاهده می شود.
 
بحث و تحلیل
هدف اصلی طراح اثر، در این فرش آروزی رسیدن به صلح جهانی بوده. در گوشه سمت چپ و راست تصویر دو پادشاه به تصویر کشیده شده اند، با وجودیکه در دنیای کوچک این فرش دو حکمران فرمانروایی می کنند، اما همه عناصر با شمه ای از آرامش و صلح کنار یکدیگر قرار گرفته اند. در حالیکه دو تن از مردان در طرف راست و چپ تصویر در یکی از دستانشان سلاح حمل می کنند، اما در دست دیگر شاخه گلی در دست دارند؛ گویی با این اقدام اثر بخشی حضور سلاح کمرنگ می شود و مخاطب بیش از آنچه به گرز در دستان مردان توجه کند، توجهش به درختان گلدار و گل های ریزی که در جای جای زمینه فرش پراکنده شده اند، جلب می شود.
طراح برای نیل به این هدف و رسیدن به صلح جهانی از مینیاتورهای ایرانی الهام گرفته است و نقوش جامه یادآور مینیاتورهای تیموری و صفوی هستند. در این صحنه نیز مانند تمام مینیاتورهای ایرانی شاه و شاهزادگان در میان ملازمان خود در کنار درختان گلدار هراه با اطعمه و اشربه نشان داده شده اند. در نقوش جامه فرش ملک دل ردپای مینیاتور مکتب هرات مشاهده می شود. مکتب هرات که در دوره تیموریان پایه گذاری شد، درزمان سلطنت سی و هشت ساله سلطان حسین بایقرا (911-873 هجری قمری) با هنردوستی شخص پادشاه و وزیر معروفش امیرعلیشیر نوایی و حضور بهزاد مینیاتوریست معروف ایرانی به اوج رسید. در نقوش جامه ایرانی فرش ملک دل همانند مکتب هرات ریتم گروه پیکرهای فرش وحدت بخش کل نقش می باشند و حالت طبیعت گرایی و ناتورالیسم این مکتب در این فرش مشاهده می شود. از سرو گلدار در فرش ملک دل به کرات استفاده شد است؛ استفاده از درختان گلدار از پنجاه سال پیش از بهزاد نیز در مینیاتورهای ایرانی معمول بوده است. نکته شایان توجه در طرح لباس فرش ملک دل این است که با وجود واقع گرایی در عناصر، فرش دارای همان سطح انتزاعی می باشد که در نقاشی های ایرانی معمول و متداول بوده.
امیر حسین حقیقی با دید درستی که از میراث گذشته خود داشته قصد داشته تا با طراحی این فرش به مخاطب خاطر نشان سازد که جهانیان می توانند در دنیایی با آرا و نظرات مختلف، عقاید سیاسی و ادیان متفاوت و حکمرانان گوناگون با صلح و آرامش کنار یکدیگر زندگی کنند و از مواهب همزیستی مسالمت آمیز بهره مند گردند. طراح فرش به خصوص قصد داشته تا این پیام را به مردم و حکمرانان خاورمیانه منتقل نماید که متاسفانه سالهاست آرامش را تجربه نکرده اند. در طراحی این فرش نیز مانند فرش نور، طراح، امید را در دل مخاطب زنده نگه می دارد و او را برای رسیدن به فردایی بهتر به تلاش دعوت می نماید.
  نگین السادات طباطبایی
دانش آموخته دکتری باستانشناسی دوران اسلامی، دانشگاه تهران

دیگر آثار